یاری شوندگان

 از روزی که با دنیای اطرافم آشنا شدم  فهمیدم هیچکی نیستم. هیچکس منتظرم نیست. هیچکس دلش برام تنگ نمیشه!!!
در مراسم تجلیل از حامیان خارج از کشور در تهران، دختر یتیم آق قلایی به حامی ساکن نروژی خود آقای علیرضا کریمی نامه ای نوشت. در قسمتی از نامه این دختر یتیم آمده است : " عموی خوبم، سلام. امیدوارم که حالتون خوب باشد و همیشه شاد باشید، اگر از حال ما بپرسید که همه خوب هستیم و خدا را شاکریم. دوست دارم عکس های شهر شما را ببینم.
نامه ای به خیرین مدرسه ساز عابدان بی ادعا  برترين عبادت در نزد خداوند خدمت به خلق است .سلام به انسانهاي با تقوا كه خانه دوم ما را شكوفا مي سازند :پيامبراكرم (ص) فرموده اند :مرداني از ايران (عجم ) به علمهاي آسماني دست پيدا خواهند كرد. ما خدا را شكر مي كنيم كه در سرزمين ايران زندگي مي كنيم كه همه با هم و متحد براي آباداني و شكوفايي  كشورمان مي انديشند.
نامه ای به خیرین مدرسه فهیمه عسکری  این موضوعی بود برای مسابقه انشاء نویسی که من هم در این مسابقه شرکت کردم با مطلبی که خواهید خواند. سلام پدر بزرگ خوبم !
نامه ای به  حاج اسد سعادتمند حاج اسد سعادتمند خیر ساخت مدرسه کالوست سلام  و خدا قوت نمی دانم «قهرمان» خطابت کنم یا« پهلوان»،میان انبوهی از واژه ها گم شده ام . حاجی جان کمکم کن خطاب نامه ام چه باشد ؟ خدا قوت ساده است به سادگی مردمان «روستای جمال آباد کالو »
نمي دانم چگونه  و از کجا شروع کنم. راستش  را بخواهید حرفهای زیادی برای گفتن دارم، پس فقط هر آنچه که در صفحه کاغذ و حوصله شما بگنجد  در این نامه  جاری می کنم. در آغاز بگویم که علی رغم اینکه من تا به حال هرگز شما را ندیده ام و هیچ شناختی از ظواهر و یا خصوصیات اخلاقی شما ندارم این را می دانم  که شما یکی از بهترین  بندگان خدا هستید و برای  این ادعا دلیل  محکمی دارم، شما آنقدر خوب هستید  که خداوند روزی الهی من را با دستان شما برایم می فرستد و  حالا  من شما را به خاطر سخاوت و حسن نیتی  که نسبت به من دارید می ستایم.
شور عشق ما هميشه به ديگران غبطه مي خوريم و تمام داشته هاي خود را ناديده مي گيريم، مگر اين كه گاهگاهي كسي را ببينيم كه از موهبتي محروم است آن موقع شايد كمي خدا را به خاطر داشته هايمان شكر كنيم.
شعر تنهایی از منیره شعاعی یک زن سالمند در خانه ی سالمندان یکی از سالمندان کهریزک، خانمی است به نام  منبره شعاع که شعر گفتن را در آسایشگاه شروع کرده است. منیره شعاع را 15 سال پیش فرزندانش به دلیل معلولیت ناشی از سکته مغزی به کهریزک سپردند. او دیپلمه ادبی سابق است.
دلم شكست......آن روز زماني كه دانشجو بودم براي جمع آوري و نوشتن مقاله بايد از اينترنت استفاده مي كردم،اما من كه كامپيوتر نداشتم ،فكر كردم مي توانم از كامپيوتر دوستم استفاده كنم . وقتي به دوستم گفتم، گفت ((كامپيوترم خراب است)) توي دلم گفتم: حتما نمي خواهد من از كامپيوتر ش استفاده كنم .
خاطرات یکی ازسالمندان مرکز نگهداری توحید گلمکان سلام فرزندم؛برادرم وياخواهرم : باز هم به نام خداوند (( ن و القلم )) ... خداوندي که گنجينه ي يادگار خوبي هايش قلمي از باغ بهشت ساخت و به دستم رساند تا بتوانم بنويسم و تو اي ياريگر مهربان در ميان اين کوچه ها ياري ام کن که من محتاج ياريت هستم...